جمعه, 24 بهمن 1393
کد پست : 458
بازدید : 2116
دیدگاه : بدون
آخرین خبرها

سالروز شهادت شهید حسین تنگستانی گرامی باد+ خاطرات شهید

سراپا وسعت دریا گرفتند / همان مردان که در دل جان گرفتند / تمام خاطرات سبزشان ماند / به بام آسمان مأوا گرفتند / به دوش ما چه ماند ای ، که وقتی / خدا را شاهدی تنها گرفتند / چه شد ای دل ، که در این راه رفته / جواز وصل را بی ما گرفتند / مگر مردان غریبی می پسندند / غریبانه ره دریا گرفتند !

 

 

 

109 1


مشخصات شهيد

نام :حسين

نام خانوادگي :تنگستاني

نام پدر:عبدالحسين

تاريخ تولد :1328

محل تولد:درودگاه

تاريخ شهادت:24/11/1363

محل شهادت :اروند رود

بسم الله الرحمن الرحيم

زندگي نامه شيهد حسين تنگستاني

نامش همنام مظلوم كربلا .شهرتش ياد آور دلاوران جنوب عليه انگليس تنگستان است .

وي در سال 1328 در خانواده اي مذهبي در روستاي درودگاه چشم به جهان گشود . به علت فقر مالي از تحصيلات محروم و در نوجواني به شغل پيامبر يعني چوپاني پرداخت. در سن 14 سالگي مادرش را از دست داد و وظيفه اش در مقابل نگهداري برادران و خواهران سنگين تر شد. وقتي كه در سال 1342 جهت تأمين مخارج زندگي عازم كويت بود دستگير و 6 ماه در زندان عراق به سر برد و باز در سال 1345رهسپار كويت شد و 5 سال در آنجا كار كرد. سپس به وطن بازگشت و تشكيل خانواده داد كه ثمره آن 2 پسر و 3 دختر مي باشد. در سال51 به سربازي رفت ولي بعد از يك ماه معاف گرديد. براي سومين بار به كويت رفت و درسال 57 به وطن برگشت و در خط امام قرار گرفت، و بوسيله نوارهاي روضه خواني و سخنراني بر عليه فرهنگ طاغوت به مبارزه پرداخت و پس از عضويت در بسيج با گروهك هاي ضد انقلاب مخالفت و شديداً برخورد مي نمود. در مجلس قرائت قرآن از شركت كنندگان پذيرايي مي كرد. با شروع جنگ تحميلي عازم جبهه شد و بعد از دو ماه مبارزه كردن در جبهه به مرخصي 10روزه اش به خانه برگشت ولي پس از 4روز مجدداً به محل شهادتش برگشت و در مهمترين مأموريت ها شركت كرد و دگرگوني عجيبي در همرزمانش بوجود آورد. به نحوي كه بعد از شهادتش فرمانده و بسياري از دوستانش در تشييع پيكر او شركت نمودند. او به هنگام نزديك شدن به تاريخ شهادت حالت روحاني خاصي پيدا كرد بود، از دوستانش خداحافظي و به خانواده اش گفته بود كه منتظر من نباشيد او بهشت را با چشم خود ديده و چشم از دنياي فاني بسته تا عاقبت در تاريخ 24/11/63 در جبهه اروندرود به خداي خود پيوست .

وصيت نامه شيهد حسين تنگستاني

بسم رب الشهدا والصديقين

ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيلالله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون .

گمان مبريد آنانكه در راه خدا كشته ميشوند مرده اند بلكه زنده اند ودر نزد پروردگار خويش روزي مي خورند .(قرآن كريم )

اكنون كه به ياري خداوند قادر متعال تصميم گرفته ام كه در راه مقدس اسلام عزيز و براي عظمت و اعتلاي كلمه توحيد به نبرد كفر جهاني به سركردگي آمريكاي جهانخوار بروم و اكنون كه ديگر نمي توانم ساكت بنشينم و شاهد نامردي هاي اين مزدوران از خدا بي خبر باشم لازم مي دانم چند كلمه با برادران و خواهران و ديگر برادران و خواهران عزيز و مسلمانم سفارشي بنمایم. ابتد اي برادران عزيزم آگاه باشيد كه هيچ نيرويي مرا به اين راه نكشاند مگر عشق به الله و مكتب انسان ساز و حيات بخش اسلام. هنگامي كه مشاهده كردم يك مشت جنايتكار كفر پيشه قصد نابودي دين و شرف و انسانيت ما را دارند ديگر نتوانستم خود را آرام نمايم مگر آنكه قدم در اين راه مقدس گذارده و با تمام وجودم دين خود را ياري نمايم. مي روم تا به همه خناسان روبه صفت و ديو سيرت ثابت نمايم كه تا خون در رگ دارم از آرمانم كه همانا آئين مقدس محمدي است دفاع نمايم و به برادران بزرگوارم بايد بگويم كه بعد از رفتنم صبور باشيد و همچون مسلمانان صدر اسلام در برابر مصائب و مشكلات چون كوه استوار باشيد و خم به ابرو نياوريد. خداوند صابران را دوست دارد از شما برادران عزيزم حسن و عليكرم و محمود ميخواهم كه اگر خداوند به من سعادت شهادت را ارزاني فرمود كه اين منتهاي آرزوي من است براي من در سوگ ننشينيد بلكه با افتخار يادم نمائيد و سرتان را بلند بگيريد كه رهرو حسين شده ايد برادرتان را در راه خدا و اسلام بخشيده و هر گاه خواستيد يادم نمائيد با جمله زيبا « انا لله وانا الیه راجعون» خودتان را تسكين دهيد اگر شهيد شدم بدان كه راه سرور شهيدان امام حسين (ع) را پيموده ام وكسي كه راه آن حضرت را پيمود تا ابد سعادتمند و جاويد خواهد بود. پس جاي هيچ نگراني نيست در اين صورت لباس سياه نپوشيد كه بايد دشمنان اسلام و انسانيت تا ابد در غم سيه روزي خود سيه پوش باشند و دوستان خدا در عوض شاد و سرافراز باشند كه از حريم انسانيت دفاع نموده اند. برادران عزيزم بياد خدا باشيد و مرا حلال كنيد و اما تو اي همسر عزيزم بايد پس از شهادتم زينبي گونه صبر را پيشه كني و همواره با ياد آوري مصيبت هاي خواهر امام حسين (ع) غم از دست دادن مرا فراموش نمايي. از تو مي خواهم كه علاوه بر وظيفه مادري وظايف پدري را به نحو احسن انجام دهي كه در آن صورت تا ابد از تو سپاسگزارم. همسر عزيزم در مرگ من ضجه مزن و خود را اذيت مكن كه روحم آزرده مي گردد زيرا خداوند وعده داده است كه شهيدان به سعادت ابدي خواهند رسيد. همسر عزيزم بدان كه آگاهانه براي ياري دين خدا قيام كرده ام و تو نيز بايد براي رضاي خدا در برابر مصائب بردبار و شكيبا باشي. فرزندانم را با دين خدا آشنا كن و سعي كن كه آنان را با سواد نمايي و قرآن را به آنها ياد بدهي و همچنين آنها را به فرايض ديني آشنا نمايي اما سفارشم به ديگر برادران دينيم خصوصا همسنگران بسيجيم. برادران عزيز از ياري اسلام كوتاهي ننمائيد و گوش به فرمان امام عزيز خميني كبير باشيد و براي درهم كوبيدن كفر و برپايي نظام الهي در تمام گيتي مصمم و استوار باشيد كه خداوند با حق پيشه گان است از همه شما مي خواهم كه اين حقير را حلال نموده و اگر تقصيري از من سرزده از بزرگواري خويش از من بگذريد.

حسين تنگستاني 20/11/63

ماجرای شب هشتم

حسین پانزده روز مرخصی استحقاقی داشت. هفت روز گذشت.شب هشتم ، رفتم خانه شان و شروع کردیم با هم حرف زدن . به هم علاقه زیادی داشتیم . فردای آن روز نزدیک منزل حسین فخاری کنار پل روستا او را دیدم و گفتم : کجا؟ گفت : به کسی چیزی نگو . دیشب امام را به خواب دیدم گفت : آقای تنگستانی آمده ای روستا چکار کنی ؟ داخل منطقه خیلی احتیاج دارند و تصمیم دارم بروم. گفت تو هشت روز دیگر مرخصی داری!حسین رفت و شب بعدش در خوابم آمد . گفتم حسین چرا برگشتی ؟ گفت نمی دانم. مأموریتم تمام شده باید و بروی خانه .( راوی نادر الهیاری)

برگرفته از کتاب خاطرات شهدای دورودگاه ای کاش جای او بودم...

109 3109 3

درباره نویسنده

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0

دیدگاه (0)

کسب رتبه 0 ستاره ، از 5 ستاره ، از مجموع 0 نظر ثبت شده
هنوز هیچ دیدگاهی ارسال نشده است.

ارسال دیدگاه

  1. ارسال دیدگاه به عنوان مهمان ثبت نام یا ورورد به ناحیه کاربری.
امتیاز به این پست:
پیوست ها (0 / 3)
اشتراک موقعیت شما
لطفا کد امنیتی زیر را وارد کنید
امروز : پنج شنبه, 06 ارديبهشت 1403 04:04 ق ظ