پس از ورود شهید گمنام به درودگاه ، حجت الاسلام والمسلمین شریفی از اهالی روستا که هم اکنون روحانی مستقر در شهر آبپخش می باشد دلنوشته ای زیبا را پس از پیشنهاد به مدیریت وبسایت منتشر گردید .
شهید گمنام
شهید گمنام ... خوش آمدی مسافر من ، صفا داده ای به شهرمان ...
آن لحظه که دیدمت احساس کردم برادرم هستی ... برادرم سلام !
و یا آن مادر شهیدی را که با شوق تمام چنان به دور تابوتت میگشت ( مادر شهید اقتداری )که انگار فرزند عزیز و دلبندش در آن آرمیده است .... دلخوشی مادران سرزمینم سلام !
تو آمدی و غبارها از روح غبار آلود ما زدودی ... آمدی و دلتنگی ها را پرواز دادی ، یک کشور به تو افتخار می کند برادرم ... سلام !
رفتن تو و برگشتنت سال ها طول کشید ، اما می دانستم یک روز عاقبت می آیی و این زخم های کهنه را مرهم می گذاری
می دانستم تو بدعهدی نمی دانی
تو یوسف گمگشته ی ما هستی که بوی پیراهنت حتی کورهای زمان را شفا می دهد ، کاش عطر پیکرت دل هاشان را نیز جلا میداد ... یوسف زمانه سلام !
روزهای غریبی است ، جهان در بهت مانده و جهانیان سخت پریشانند ! آمده ای و روز و روزگارمان را روشن کرده ای ، روشنی جهان امروز سلام ...
زمین غرق خون است
زمانه غرق غفلت و سرگردانی ،
کاش تو واسطه بشوی
و برایمان کاری کنی .. ما را نه تاب تحمل مانده و نه طاقت صبر !
مسافر پرواز بهشت ، پروازت بی خطر ؛ می دانم توشه ات فراوان است و امید دارم سهم و سوغات ما زمینیان ، دعای خیرت باشد ! دعا کن هرگز شرمنده ات نباشیم … دعا کن در این میدان جنگ روسیاه آرمان ها و اهداف پاکت نشویم ...
برایمان دعا کن !
دیدگاه (0)
ارسال دیدگاه